نسیم حسینی

ارباب صدای قدمت می آید/هنگامه اوج ماتمت می آید/ما در تب و تاب غم تو میسوزیم/یک‌بار دگر محرمت می‌آید

پروژه عظیم فرهنگی محرم خداوند تا چند روز دیگه شروع میشه. نمیدونم تا حالا توجه کردید که عمق نفوذ فرهنگی محرم و جذابیت های اون تا چه حد است. 

تا حالا به این توجه کردید که چجور حادثه کربلا برای تمامی سنین و تمامی فهم و شعور ها جذابه. وقتی محرم بچه هایی که تمام سال مشغول بازی کامپیوتری هستند رو یه جا دور علم جمع می کنه  بهت و حیرتم بیشتر میشه. آدم از عظمت برگزاری این مراسم دست خدا رو به چشم میبینه.

اگه راه نجاتی باشه برای فرهنگ این کشور به نظر من اون فقط و فقط محرمه حتی صدا و سیما هم برگ برنده اش فقط محرمه (سریال مختار نامه رو که یادتون هست چقدر بیننده داشت.) این امتیاز بزرگ شیعه رو حتی با فتنه هم نتونستند بگیرند.

به نام تکامل 2

مطلب قبلی من رو به یاد خاطره ای انداخت که 3 سال پیش اتفاق افتاد.

ترم آخر کارشناسی بودم و باید یه 3 واحدی درس اختیاری از دیگر دانشکده ها بر می داشتم از اونجایی که کنجکاو بودم ببینم درس های مرکز فلسفه علم چجوریند (و البته دیگه حوصله درس مهندسی رو نداشتم.) از این مرکز درس انسان و ماشین رو برداشتم.

همین رو بگم که فضای درس و استاد و دانشجویانش هیچ نقطه اشتراکی با عقاید مسلمانان نداشت، که انشالله در وقتش خاطراتی رو از اون کلاس خواهم گفت. اما خاطره مورد نظر:

در یکی از جلسات کلاس بحث تکامل به میان اومد و منم که قبلا مطالعاتی در این زمینه داشتم چند تا ایراد اساسی رو مطرح کردم و از استاد پرسیدم. استاد محترم (استاد در حفظ کردن متون غربی، بعضی افراد متون غربی رو میخونند حفظ میکنند نمیفهمند ولی چون غربیه ایمان میاورند.) گفت ببین بحث تکامل رو دیگه همه قبول کردند و مقاومتی نمیکنند. باز یه ایراد دیگه مطرح کردم باز همین جواب رو داد. دیگه بهم برخورد گفتم استاد من به عنوان یه دانشجو دارم این سوال رو از شما میکنم جواب من رو باید بدید. اینجا بود که استاد به قول کشتی گیر ها به پل رفت و جوابی رو که داد این بود البته هنوز این بحث یه فرضیه است و اشکلاتی هم داره !!!!!!!!!!!

به نام تکامل

شنبه روز عید غدیر مشغول تماشای شبکه مستند بودم.

مستندی از حیات وحش در حال پخش بود. گوینده (نمیدونم به اون یارو که وسط مستند ها راه میره، مار و سوسک و ... میگیره چی مستند میگند.) از تماشا یه سوسمار به وجد اومد و گفت وای ببین نیروهای پیچیده و عجیب تکامل چکار کرده.

گفتم ببین خدا چی خلق کرده این قدر لجوج و عنود!!!!!

به یاد دوستان

روز عید غدیر در حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به یاد همه دوستان بودم.

الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة أمیرالمؤمنین و الأئمة علیهم السلام

تا صورت پیوند جهان بود علی بود
تا نقش زمین بود و زمان بود علی بود

شاهی که ولی بود . وصی بود علی بود
سلطان سخا و کرم و جود علی بود

هم آدم و هم شیث و هم ادریس و هم الیاس
هم صالح پیغمبر و داود علی بود

هم موسی و عیسی و هم خضر و هم ایوب
هم یوسف و هم یونس و هم هود علی بود

آن عارف سجاد که خاک درش از قدر
بر کنگره ی عرش بیفزود علی بود

هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن
هم عابد و هم معبد و معبود علی بود

موسی و عصا و ید بیضا ونبوت
در مصر بفرعون که بنمود علی بود

چندانکه در آفاق نظر کردم و دیدم
از روی یقین در همه موجود علی بود

خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود
آن نور خدایی که بر او بود علی بود

آنشاه سر افراز که اندر شب معراج
با احمد مختار یکی بود علی بود

آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستود علی بود

آن قلعه گشائی که در قلعه ی خیبر
بر کند به یک حمله و بگشود علی بود

آن گُرد سر افراز که اندر ره اسلام
تا کار نشد راست نیاسود علی بود
آن شیر دلاور که برای طمع نفس
بر خوان جهان پنچه نیالود علی بود

این کفر نباشد سخن کفر نه این است
تا هست علی باشد و تا بود علی بود


جلال الدین مولوی

ما برای اسلام یا اسلام برای ما

چهار شنبه بعد از ظهر برای عزیمت به قم به ترمینال جنوب رفتم اما یادم نبود که این هفته تهرانی ها 3 روز تعطیلند و ترمینال غلغله بود.

قیمت سواری قم 15 الی 20 تومان بود!!!!

اتوبوس مخصوص قم نبود ولی تعاونی ها پشت سر هم اتوبوس کاشان می گذاشتند (ما هم مجبور شدیم بلیط کاشان رو بپردازیم.) و به سرعت پر میشد (مگه کاشان چقدر جمعیت داره کاملا معلوم بود که برای گرفتن پول بلیط بیشتر از قمی هاست.)

چرا به هم رحم نمی کنیم. چرا به خودمان رحم نمیکنیم مگه مال حرام شاخ و دم داره.

خاطره ی جالبی رو میخوام از همین وضعیت ترمینال جنوب اما در روز قبل از نیمه شعبان سال 85 تعریف کنم.

با دو نفر از دوستانم بودم و آن روز هم مانند 2 روز پیش جمعیت زیادی آمده بودند با این تفاوت که بیشتر می خواستند به قم بروند برای رفتن به مسجد جمکران کرایه های سواری ها در آن روز هم به نسبت آن سال بسیار زیاد شده بود. راننده پیکانی که کرایه ی بالایی رو میخواست دیدیم تسبیحی در دستش بود.

دوستم به او گفت این تسبیح چیه دستت.

گفت اسلامه.

دوستم: اسلام میگه این جوری مردم رو اذیت کنی.(به دلیل سپری شدن زمان مضمون جمله یادمه.)

راننده: اسلام کجا بود اون زمانی که کلی اینجا می ایستادیم یه مسافر هم گیر نمیومد.!!!!!!!!!!!!!!!!!

معیار انتخاب

آقا تو سخنرانی به مناسبت 13 آبان گفتند"

" از امروز تا روز انتخابات، هرکسی که بخواهد اختلاف ها را به میان مردم بکشاند و از احساسات آنها در جهت اختلافات استفاده کند،‌ قطعاً به کشور خیانت کرده است."

حالا ما که باید انتخاب کنیم از امروز تا روز انتخابات می تونیم خائنین رو از لیست انتخابمون حذف کنیم.

من که سعی میکنم یه جدول از خائنین درست کنم.

هماهنگی رو عشقه

دو شب پیش بود که اخبار صدا و سیما گزارشی نشون داد که نشون میداد صادرات لاستیک خودرو بسیار رشد داشته و کلی آب و تاب امروز دیدم لاستیک خودرو هم جزو کالاهاییه که صادراتش ممنوع شده

ما که با صدا و سیما خوشیم بیخیال

ما چه داریم

به نام خدا

گاهی غم تمام وجودم رو فرا میگیره گاهی شادی تمام قلبم رو سرشار میکنه

بزرگی میگفت :

هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

بسم الله

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار